سیاست

ستیز پادشاهی خواهان ناشی با قانون اساسی مشروطه

مشروطه خواهان را آرمانی بود و آن روی کار آمدن ” حکومت قانون” بود. با اینکه قانون اساسی مشروطه بیست سال پیشتر از تاجگذاری رضاشاه نوشته شده بو اما به جز برخی از اصول آن مانند مجلس، دیگر آرمانهای آن فرصتی برای ظهور و بروز نیافتند. حکومت قانون و عدالتخانه مهمترین خواست مشورطه خواهان بود. جالب اینکه تا سال هزار و سیصد یعنی پانزده سال از صدور فرمان مشروطه تنها یک پرونده حقوقی با محاکم حقوقی راه یافته بود. دیگر آرمانهای نیز با استبداد صغیر محمد علی شاه و احمد شاهی که به قول خودش لبو فروشی در پاریس را به پادشاهی در ایران ترجیح میداد، هرگز فرصتی نیافتند که جامه عمل به خود بپوشند. مجلس برآمده از قانون اساسی مشروطه بود که با تصویب قاطع رأی به انقراض سلسله قاجار داد و همین مجلس با دستکاری در قانون اساسی مشروطه #رضاشاه_بزرگ را به پادشاهی برگزید. #رضاشاه نیر به پشتوانه همان قانون اساسی مشروطه و با بهره گیری از اختیاراتی که همان قانون برایش فراهم کرده بود یکی از بزرگترین آرمانهای مشروطه خواهان یعنی حکومت قانون را “تأسیس” کرد و نهادهای مدرنی مانند دادگستری و قوانین جزایی و مدنی و مانند آنرا بنها نهاد. #محمدرضاشاه_پهلوی نیز به پشتوانه همان قانون اساسی پس از پدر بر تخت شاهی نشست و باز بر اساس همان اختیارات قانونی تداوم و پیوستگی حکومت قانون را تضمین نمود. در همه این سالهایی که مصدقیون و چپها شاهان پهلوی را متهم میکردند که ضد قانون عمل کرده اند همه تلاش پادشاهی خواهان این بود که با استناد به همان قانون اساسی مشروطه اقدامات شاهان پهلوی را نه تنها در تقابل با آن نداستند بلکه همواره کوشیده اند تا با بهره گیری از مفاد و اختیاراتی که آن قانون برایشان فراهم کرده بود از قانون اساسی مشروطه و حکمرانی شاهان پهلوی دفاع کردند. حال گروهی از پادشاهی خواهان ناشی در تداوم اندیشه مصدق و چپ که همه این سالها شاهان پهلوی را شاهان ضد قانون مشروطه خطاب کرده اند، ندا میدهند که پس از جمهوری اسلامی، پادشاهی پهلوی را بدون اعتنا به قانون اساسی مشروطه بنا خواهیم کرد. این ناشی ها حتی توجهی ندارند که اینکه مدام تکرار میکنند که رضاشاه دوم پادشاه قانونی ایران است این قانونی بودن به پشتوانه همان قانون اساسی مشروطه ای است که ایشان هم بدان قسم خورده اند. البته که بازنگری در قاننون اساسی مشروطه نیازی است ضروری و کمترین شکی درباره آن وجود ندارد، اما چاره اینکار متمم است و نه اینکه آنرا به یکباره به کنار نهند. این دوستان ناشی حتی نمیدانند که معتبرترین و مستدل ترین پشتوانه ولایت عهدی شاهزاده و قانونی خواندن پادشاهی ایشان چه برای دوران گذار و چه برای پس از آن تنها و تنها به پشتوانه همین قانون اساسی مشروطه است و اگر شما مدعیان در پی ستیز با این قانون برآیید تنها به پای خود شلیک خواهید کرد و در زمین مخالفان پهلوی از مصدق تا چپیها و مذهبی ها بازی میکنید. تأسیسات قانونی و حقوقی که تنها با روی کارآمدن پهلویها فرصت ظهور و بروز کرد حتی تا همین بلبشوی جمهوری اسلامی نیز تداوم دارند و حتی این نظام ضد انون و حقوق هم نتوانسته آنها را به کل براندازد. اما دوستان ناشی ما بدون توجه به این نکات بنیادین تلاش دارند تا هر چه بیشتر فاصله خود را با تنها و معتبرترین پشتوانه حقوقی پادشاهی پهلوی را عمیقتر کنند. آنگونه که طراحان بازی تا اکنون موفق شدند برخی را همراه خود کنند که دموکراسی و لیبرالیسم و انتخابات و احزاب و مانند آنرا در تقابل با پادشاهی تعریف کنند، پرچم شیر و خورشید را کناری نهاده و پرچم دربار و نظامی را علم کردند و با ناشی گری قانون اساسی مشروطه را نادیده گرفته و راه خود را جا کرده اند. درست همان مسیری که مصدق و مذهبی ها و چپها همه این سالها تلاش داشتند تا همه اینها را یا مصادره کرده و یا از درجه اعتبار ساقط کنند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا